یلدا، تو را دوست دارم، به اندازه همه ستاره هایى که در چشم هایت مى درخشند،

شیرینىِ در کنار هم بودن امشب، هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست.

یلدا، تو که مى آیى، بزرگ ترهاى شاید فراموش شده،
دوباره به جوان ترهاى مهمان، به گرمى لبخند مى زنند

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت

شب چله در فرهنگ عامیانه ی مردم وهمچنین مامردم چوپانان، شب دوستی است. شب دید وبازدید و کارهای  خوب وخیر است. مردم چوپانان که اکثراً کشاورز یا دام دار بوده اند، آموخته اند تا سرمای زمستان را بهانه ای برای دورهم جمع شدن و جشن به پایان رساندن یک سال زراعی بدانند. لیکن در فرهنگ ادبی و رسمی کشورمان، یلدا اغلب چهره ی تاریک و خشن شبی طولانی است. شبی که عشاق به انتظار به سرآمدن آن هستند. طولانی و تاریک بودن یلدا استعاره ایست برای فراق جان کاه معشوق، تنهایی و انتظار وصال و گاه گیسوی سیاه و بلند یار.

مردم چوپانان در قدیم دراواخر ماه آذر بانتظار شب چله مینشستند وبرای این شب از قبل خرید میکردند وانار نگاه میداشتند واجیل نیز برای این شب خریداری یا تهیه میکردند.

معمولا برای شب چله آجیل ومیوه ی دسترنج خودشان را تهیه وذخیره میکردند.مثلا از بادام باغ وانار وزردالوی ،خرما،انگور از فصل تابستان بگونه ای هریک ازمیوه ها را نگهداری میکردند تابتوانن در شب چله تازه بماند.یادم هست انار را درگوشه ای ازباغ ابتدا چاله ای میکندند وانارهای دست چین را خیلی بارامی که ضربه نخورد درته چاله می چیدند ولابلای آنان را از سرشاخه درختان میگذاشتندتا تازه بماند ،البته گهگاهی از دست خورد سارقان درامان نبود وزمانی صاحب باغ بسراغ میوه هامیرفت که اثری از آنرا نمی یافت.

همینطور میوه انگور رادرجایی خنک ودور ازدسترس کودکان وحشرات به بند می کشیدند.همینطور زردالو راپره میکردند وخشک میکردند.

همه این کارها بهانه ای بود برای طولانی ترین شب سال که بتواندد تمام بزرگان وکوچکترهای فامیل دور هم جمع شوند .

چون شب چله طولانی ترین شب سال وشب اول فصل زمستان است برای گرمایش خانه از کرسی استفاده مبیکردند وروی کرسی یک لحاف بزرگ مخصوص کرسی میانداختند ویک سینی بزرگ مسی هم که توی آن مملو از میوه وآجیل بودروی کرسی می گذاشتند.مادربزرگان وپدربزرگها برای بچه ها از قدیمها صحبت میکردند.

اما امروزه متاسفانه هم شب چله کمرنگتر شده وهم اینکه بعلت مشکلات اقتصادی وروزمره دیگر کسی بقول خودمان آن دل ودماغ همیشگی راندارد وشاید این شب چله چون شبهای دگر بیاد وبرود وکسی متوجه هم نشود.

امیدواریم که دراین شب بزرگ جوجه ها یتان را بشمارید وباحترام بزرگان فامیل سری به خانه انها بزنید وازمیوه های رنگارنگ نیز بهمراه ببرید.

یادی بکنیم از پدران،مادران وپدربزرگان ومادربزرگانی که اکنون دربین ما نیستند وذکر فاتحه ای بروح پرفتوح ایشان  نثاربکنیم.روحشان شاد وهمواره قرین رحمت الهی باد.

همیشه سرفراز وسلامت وپاینده باشید.

اى خواستنى ترینِ شب ها! طعم تو، به اندازه همه صبح هاى دل انگیز آفتابى بهار، شیرین است